گویش محلی، جاذبه مغفول قشم

زبان محلی مردم قشم جزیرتی است که ترکیبی از گویش‌های ایرانی از جمله لارستان، بندری، مینابی، عربی و برخی از زبان‌های هندی، زنگبار و حبشی آفریقایی، انگلیسی و پرتغالی است. مردم محلی لارَک به زبان کُمزاری تکلم می‌کنند که امروزه در حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر هستند. این نیز توسط کمزاری‌ها در ساحل کمزار شبه جزیره موساندام در شمال عمان صحبت می‌شود. این تنها زبان ایرانی است که به طور انحصاری در شبه جزیره عربستان نیز در بین مردم تکلم می‌شود.

استفاده از گویش محلی یکی از جاذبه مهم گردشگری و فرهنگی محسوب می‌شود که این مهم در قشم مغفول مانده و برای آشنایی گردشگران با آن تاکنون فعالیتی انجام نشده‌است.

گویش کِشمی یا به قول امروزی‌ها قشمی در تقسیم بندی گویش‌ها زیر مجموعه گویش بندری است؛ البته گویش بندری خود به گویش مینابی، لاری، جزیرتی، فینی و غیر آن تقسیم می‌شود.

کارکنان اقامتگاه‌های محلی جزیره باید با رعایت گویش قشمی، توجه گردشگران را بیش از گذشته به این مساله جلب کنند.

بنا بر بررسی‌های علمی صورت گرفته بوسیله پژوهشگران زبان‌شناس، گویش کشمی بازمانده زبان پهلوی ساسانی(پارسیک) است.

درباره پیشینه واژه‌های کشمی باید گفت که برخی واژگان مثل «چوک» به معنی پسربچه یا «دُخت» به معنی دختر از واژگان اصیل دوره ساسانی است که در دوران پیش از اسلام استفاده می‌شد.

«اِستَک» به معنی هسته، «اِشکوم» به معنی شکم ، «گِمیز» به معنی ادرار و «پَروِند» (نوعی کمربند در بالا رفتن از درخت خرما) از دیگر واژگان باستانی است که امروزه در گفتگوی اهالی جزیره قشم می‌توان شنید.

افعال در گویش قشمی مانند فارسی ۶ صیغه دارد که در همه مصدرهای فعلی به کار برده می‌شود. نشانه مصدر در این گویش «-ِن» است که به ماده فعل افزوده می‌شود؛ مانند «هوندِن» به معنای آمدن.

فرهنگ و سنت مردم قشم 10
گویش محلی، جاذبه مغفول قشم

شباهت گویش قشمی با دیگر گویش های ایرانی

زبان ایرانی را از نظر ساختمان زبان و درجه تحول به سه دوره باستان، میانه و جدید تقسیم می‌کنند. از زبان های ایرانی باستان، «پارسی باستان» در شاهنشاهی هخامنشی، زبان رسمی دولت شد و رواج پیدا کرد.

از زبان‌های ایرانی میانه، در دوره اشکانیان زبان«پهلوانیک» رسمیت یافت و در دوره فرمانروایی ساسانیان گویش «پارسیک» به مقام زبان رسمی دولتی رسید. در دوره جدید نیز از میان گویش های متعدد، زبان «فارسی دری» زبان رسمی ایران شد.

گویش قشمی دارای ۲۲ همخوان و ۶ واکه است که ۲ همخوان در این گویش وجود نداشته و از زبان عربی وارد آن شده‌اند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که گویش قشمی اشتراکات زیادی در واژگان و صرف فعل با فارسی میانه دارد که هنوز هم بسیاری از آنها را حفظ کرده‌است.

همچنین مثال‌های مختلفی از اشعار سعدی و شاه داعی به زبان پهلوی شیرازی وجود دارد که نشان می‌دهد مردم شیراز در قرن هفت و هشت هجری علاوه بر زبان رسمی(فارسی دری) به گویش محلی نیز شعر می‌گفته‌اند که این گویش محلی اشتراکات فراوانی از نظر واژگانی، نحوی و صرف فعل با گویش قشمی دارد.

با مقایسه صرف فعل در گویش قشمی با زبان دَری زرتشتی و گویش لاری مشخص می‌شود که ساختار این گویش‌ها نیز به یکدیگر نزدیک است.

تنوع گویش قشمی

گویش‌ها در هر شهر یا روستای جزیره‌ با دیگری تا حدی متفاوت می‌شود و هر روستا یا منطقه از تکیه کلام‌های آوایی خاصی استفاده می‌کنند.

وی اظهار داشت: به عنوان مثال برای پرسش «شما کجایید؟» تلفظ‌های مختلفی نزد مردم روستای سَلَخ، غرب جزیره، شهر سوزا، شهر درگهان، روستای بالا شهر و روستای پی‌پُشتی ثبت شده است.

از سوی دیگر هر شغل بومی از جمله دریانوردی یا شتربانی در جزیره قشم خود دارای دایره‌ی لغات گسترده‌ای است که خاص همان شغل است.

به دلیل ارتباطات فرهنگی این جزیره با کشورهای عربی، سواحل آفریقا و هند، واژگان مختلفی از این فرهنگ ها به گویش جزیره راه یافته است.

واژگان انگلیسی نیز در گویش جزیرتی‌ها دیده می‌شود که می‌توان به: گُلاس(لیوان)، توال(حوله)، بلدینگ(ساختمان) و هاسپیتال(بیمارستان) اشاره کرد.

گویش قشمی بسیار غنی است؛ به این معنا که برای حالت‌های گوناگون از یک مساله نام های مختلفی استفاده می شود.

به عنوان مثال برای واژه «مورچه» در زبان فارسی نام‌های «موروک»، «گیرَخ»، «گولوپا» در گویش کِشمی ثبت شده است که به انواع مختلف این حشره اطلاق می شود.

در شعر شاعران قدیمی جزیره که اکنون همگی از میان ما رفته‌اند نیز می‌توان واژه‌های قدیمی جزیرتی را مشاهده کرد.

شباهت گویش قشمی با دیگر گویش های ایرانی

هشدار نسبت به کاهش استفاده از گویش قشمی توسط بومیان

در مقایسه سخنان نسل کهن‌سال قشم با گویش روزمره در کوچه و بازار، کاهش دایره لغات جوانان امروزی به وضوح مشخص می‌شود.

بسیاری از جوانان جزیره به دلیل نداشتن شناخت کافی از واژه‌های اصیل و بومی جزیره، از واژگان جدید استفاده می‌کنند.

برخی خانواده‌ها صحبت با لهجه کتابی را جانشین گویش مادری کرده‌اند که این امر به کم شدن ارتباطات اجتماعی کودک در آینده منجر می‌شود.

مرگ یک زبان را عامل گسست هویتی یک جامعه میشه نامید .امروزه بسیاری از واژه‌های اصیل جزیره به دست فراموشی سپرده شده‌اند.

مهمترین راه زنده نگه داشتن میراث زبانی را، انتقال آن از والدین به فرزندان دانست و پس از آن‌که بسیاری از پیشه‌های بومی از بین رفت، واژگان آن نیز فراموش شد.

به نظر می‌رسد دستگاه‌ های مربوطه با ایجاد کارگاه‌های گویش شناسی برای بومیان و نیز تهیه بروشور و دیگر ابزار فرهنگی می‌توانند علاوه بر کمک به احیاء واژگان اصیل گویش قشمی، می‌توانند در ایجاد جاذبه های جدید برای گرشگران نقش‌آفرینی کنند.

شهرستان قشم شامل جزیره‌های قشم، هنگام و لارک با حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت از تنگه هرمز به موازات ساحل استان هرمزگان در میان آب‌های خلیج فارس گسترده است.